طرح تاسیس "کلینیک ترک بی‌حجابی" که اخیراً از سوی مسئولان ستاد امر به معروف استان تهران مطرح شده است، با واکنش‌های گسترده‌ای مواجه شده است. این طرح نه تنها از نظر علمی بلکه از منظر اخلاقی و اجتماعی نیز با چالش‌های جدی روبرو است.

کلینیک ترک بی‌حجابی؛ تحریف روان‌شناسی برای حل یک مسأله اجتماعی

به گزارش سلامت نیوز طرح تاسیس «کلینیک ترک بی‌حجابی» که اخیراً توسط خانم مهری طالبی دارستانی، رئیس اداره زنان و خانواده ستاد امر به معروف استان تهران، اعلام شد، نه تنها یک تصمیم به شدت غیرعلمی و غیرحرفه‌ای است، بلکه می‌تواند پیامدهای بسیار منفی بر سلامت روانی جامعه و به‌ویژه جوانان بگذارد.

این طرح که هدفش «درمان علمی و روان‌شناختی بی‌حجابی» معرفی شده، به‌طور آشکار از واژه‌ها و مفاهیم پزشکی و روان‌شناختی به‌طور نادرست و سوءاستفاده‌آمیز استفاده کرده است. وقتی از اصطلاحاتی مانند «کلینیک»، «ترک» و «درمان» در مورد مسأله‌ای همچون «بی‌حجابی» صحبت می‌شود، این خود به معنای بیماری‌انگاری این رفتارهای اجتماعی است و نه تنها با اصول علمی روان‌شناسی در تضاد است، بلکه به معنای دخالت در حریم شخصی افراد و انتخاب‌های آنان نیز هست.

دکتر سامان توکلی، روانپزشک برجسته، در بخشی از نوشته خود که در شبکه اجتماعی ایکس منتشر کرده در مورد این طرح هشدار داده و تأکید کرده‌اند که «طرح‌هایی مثل «کلینیک ترک بی‌حجابی» هیچ ارتباطی با کاربرد علمی روان‌شناسی ندارند و استفاده از اصطلاحات «کلینیک»، «ترک»، «درمان» برای آن‌ها مصداق سوءاستفاده و استفاده ابزاری از روان‌شناسی است.»


روان‌شناسی علمی هیچ‌گاه سبک زندگی افراد و انتخاب‌های شخصی آنان را به عنوان یک «بیماری» نمی‌بیند. حجاب یا بی‌حجابی نه یک مشکل روانی است که نیاز به درمان داشته باشد، نه باید به‌عنوان یک رفتار نیازمند ترک و اصلاح تلقی شود. در هیچ مجمع علمی معتبر روان‌شناسی هیچ‌گاه بی‌حجابی به عنوان یک اختلال روانی شناسایی نشده است. استفاده از واژه‌هایی چون «کلینیک» و «درمان» در این حوزه، فریبکارانه است و عملاً سوءاستفاده از علم روان‌شناسی و به‌ویژه تشخیص‌های علمی در این زمینه محسوب می‌شود.


ایجاد چنین مراکزی که قصد دارند برای پوشش افراد نسخه‌های درمانی تجویز کنند، می‌تواند تبعات بسیار جدی روانی و اجتماعی به دنبال داشته باشد. افرادی که به‌ویژه در دوران جوانی و در شرایط اجتماعی پیچیده و متغیر قرار دارند، ممکن است به‌خاطر فشارهای ناشی از چنین طرح‌هایی با بحران هویت و اضطراب‌های عمیق‌تر مواجه شوند. این اقدام نه تنها به بهبود وضعیت اجتماعی و فرهنگی جامعه کمک نمی‌کند، بلکه به ترویج نگاه تحقیرآمیز و قضاوتگرانه نسبت به انتخاب‌های شخصی و فرهنگی افراد خواهد انجامید.


چندین سوال اساسی در ارتباط با این طرح مطرح است که هرگز به آن‌ها پاسخی داده نخواهد شد. اولاً، کدام نهاد علمی و معتبر به این طرح اعتبار علمی داده و بی‌حجابی را بیماری تشخیص داده است؟ آیا درمانگران این مرکز تخصصی در این حوزه مجوزهای علمی لازم را دارند؟ پروسه درمانی این «بیماران فرضی» چگونه خواهد بود و آیا این فرآیند برخلاف اصول اخلاقی و حرفه‌ای در روان‌شناسی نخواهد بود؟

مبدعان طرح «کلینیک ترک بی‌حجابی» انگار از کار فرهنگی ناامید شده‌اند و با روی آوردن به علم روان‌شناسی، تلاش دارند این مسأله‌ای اجتماعی را به بحران روانی تبدیل کنند. به جای استفاده از روش‌های فرهنگی و مدارا برای مدیریت این موضوع، به بهانه بیماری‌های روانی، در پی حل مسئله‌ای هستند که در واقع تنها با فرهنگ‌سازی و احترام به افراد قابل حل است. نتیجه این طرح چیزی جز اتلاف منابع، وقت و سرمایه کشور نخواهد بود.


آیا بهتر نیست که به جای ایجاد مراکز نامتعارف و هزینه‌بر، نهادهای مسئول با دقت بیشتری به ارزیابی مشکلات اجتماعی و فرهنگی پرداخته و در پی حل ریشه‌ای مشکلات باشند؟ به‌طور مشخص، چه میزان از بودجه عمومی قرار است صرف چنین کلینیک‌هایی شود که هیچ‌گونه پشتوانه علمی و اخلاقی ندارند؟

اگر کار باید بدین منوال پیش رود پس باید کلینیک ترک دزدی و فساد هم تاسیس کنیم و به جای اینکه قوه قضائیه با این امور برخورد قانونی داشته باشد فساد افراد را هم نوعی بیماری ببینیم و ترکشان بدهیم!


در نهایت، باید گفت که این طرح نه تنها اقدامی بی‌اساس و دور از واقعیت‌های روان‌شناختی است، بلکه می‌تواند به تقویت دیدگاه‌های تحقیرآمیز نسبت به انتخاب‌های فردی و شخصی افراد منجر شود. برای مقابله با مشکلات اجتماعی و فرهنگی، لازم است که تصمیم‌گیرندگان به جای استفاده از ابزارهایی که به دخالت در آزادی‌های فردی منجر می‌شود، به دنبال راهکارهای منطقی، علمی و مبتنی بر احترام به حقوق بشر باشند.

وزارت بهداشت امروز باید در برابر چنین طرح‌هایی ، ایستادگی قاطعانه ای داشته باشد چرا که در صورت عدم برخورد و واکنش این طرح هم به سرنوشت طب سنتی دخالت غیرمتخصصان در سلامت مردم خواهیم بود که اکنون گسترده شده و نمیتوان آن را مدیریت کرد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha